آوریل 25

سلام به همه دوستان و علاقمندان سریال گمشده

امروز با خودم فکر میکردم که ممکن است داستان لاست هرگز به پایان نرسد !!!
هر طوری که به داستان فکر میکنم میبینم که میشه بازم ادامه داشته باشد و در نتیجه یک روز از جایی دیگر داستان ادامه پیدا کند .
از طرفی هم گفته های سازندگان به این ترتیب است که هیچ ادامه ای بر این پایان وجود ندارد !!
نظرات خیلی از دوستان هم بر همین اصل قرار گرفته که یا باید خیلی از مسائل باقی بماند و یا این که ممکن است در این ۶ اپیزود باقی مانده نتوان همه آنچه که باید را گفت .
در حقیقت هم این طور به نظر میرسد که مسائل لاینحل داستان بیش از آن است که بتوان درباره آن در ۶ قسمت روشن گری کرد و همه زوایای ماجرا را کامل روشن کرد .
با این که سیر وقایع داستان طوری پیش رفته که معماها به سرعت و یکی پس از دیگری حل شده اند اما حل معماهای سابق باعث ایجاد معماهای جدید دیگری شده است .
من سعی کردم در تحلیل های فصل ششم به موارد زیادی از این نوع معماها اشاره کنم و بیشتر دوستان هم در جریان جزییات آنها هستند .
بر همین اساس تصمیم گرفتم که یک بررسی بر روی حالتهای مختلفی که ممکن است در جزیره پیش بیاید انجام بدم و ببینیم که در چه صورتی ممکن است که داستان به پایان برسد و در چه صورت ممکن است که داستان به پایان نرسد !!
برای این که بدانیم داستان گمشدگان جزیره در چه حالتهایی به پایان خواهد رسید باید ابتدا به امر بدانیم که اصولا مفهوم پایان در داستانی مثل لاست چیست .
برای رسیدن به پایان لاست باید از آغاز آن شروع کرد ، باید فکر کرد که داستان لاست اصلا چه بود ، باید فکر کرد که گرفتاری این مردم چه بوده که روزگارشان به این جا کشیده است .
اصولا در جزیره ای که هم بهشت است و هم جهنم ، هم هیولا دارد و هم فرشته ، هم آدمها در برزخش سرگردانند و هم در طبیعتش ، هم علم در آن مصداق دارد و هم ماورا ، هم شناخته شده است و هم ناشناخته ، هم حق است و هم باطل و هم خیر دارد و هم شر ، پایان چه مفهومی میتواند داشته باشد ؟

مگر اصولا جدال خیر و شر در جهان پایانی هم دارد ؟
مگر میتوان برای حق و حقیقت و در برابرش باطل و دروغ انتهایی در نظر گرفت ؟
مگر مقابله علم و ماورا به جایی خواهد رسید ؟

لاست با شروعش بلافاصله وارد ماجرایی میشود که چند فصل طول میکشد تا بفهمیم که این همان جدال قدیمی خیر و شر است ، اما اشتباه نکنیم ، این همان ماجرای خیر و شر قدیمی نیست ، حقیقتش را بخواهید از دید من حتی شباهت به آن هم ندارد .
لاست مانند یک تصویر بزرگ است که به پیکسلهای کوچک تقسیم شده ، داستان دقیقا از نمایش یکی از این هزاران جز کوچک پیکسلی آغاز میشود و در زمان شروع ما بر روی یکی از این اجزا کوچک می ایستیم .
وقتی داستان شروع میشود ما گنگ هستیم ، فضای دورو برمان را نمی توانیم تشخیص بدهیم ، نمی دانیم که بر روی یک عکس بزرگ ایستاده ایم و نمی دانیم بر روی یک پیکسل از این صفحه عریض قرار گرفته ایم و حتی اگر هم بدانیم که این یک پیکسل از یک عکس بزرگ است نمی توانیم بفهمیم که این پیکسلی از کجای آن عکس بزرگ است .
داستان به پیش میرود و ما با اجرای دور و برمان آشنا تر میشویم اکنون پیکسلهای دیگری از این عکس بزرگ برای ما مشهود شده اند .

یکروز به گمشدگی افراد پی میبریم .
یکروز با زندگی گذشته شان آشناتر میشویم .
یکروز متوجه حضور غریبه ها میشویم .
یکروز دیگر غار پیدا میشود .
یکروز دیگر روز پیدایش دارماست .
یکروز دیگر روز دزدیدن والت است .
یکروز دیگر …

بخشهای کوچکتر هر قسمت به هم نزدیکتر میشوند و ما هم از این عکس بزرگ بیشتر فاصله میگیریم . اکنون بخشهای بزرگتری از یک پیکسل قابل رویت است . حقیقت اینجاست که با گذشت همان چند قسمت اول داستان جدال خیر و شر در ابعاد کوچک آغاز میشود با این تفاوت که یکروز خیر در قالب جک به جدال شر در قالب سویر میرود و روز دیگر خیر در قالب جان لاک موفق به برتری در برابر شر در قالب اعتیاد چارلی مشود ، یکبار شر را در کسوت ایتن مشاهده میکنیم و یکبار دیگر خیر را در کسوت سان …
جدال خیر و شر هم با فاصله گرفتن ما از این صفحه عرض رنگ و بویی دیگر میابد . با وارد شدن به عمق حوادث داستان و مشهود شدن اجزا دیگر این تصویر بزرگ ، متوجه میشویم که روال خیر و شر داستان هم تغییر کرده است .
اکنون دیگر یک فرد خیر نیست و یک فرد دیگر شر محسوب نمی شود ، در فصهای دوم و سوم این ماجرا شکل دیگری به خود میگیرد و جدال خیر و شر از قالب افراد اوشینک خارج میشود . در این فصول از داستان به وضوح گروهها خیر و شر هستند ، با ظهور دیگران در فصل اول و در ادامه آشنا شدن بیشتر با ماهیت آنها در فصل دوم و همچنین آشنایی با ابتکار دارما ، عادت میکنیم که جدال خیر و شر ماجرا در بین این تازه واردین به ماجرا دنبال کنیم .
اما هیچ گاه از یاد نمی بریم که همیشه در نزدیکیها ، موجودی وجود دارد که با ظاهری دودی شکل میتواند موجودیت همه حاضرین در داستان را تهدید کند ، این موجود هر بار که خیالمان از همه جا راحت شده و فکر میکنیم که همه چیز داستان خوب و خوش شده است ، به یکباره خود را هویدا میکند و به ما نهیب میزند که چه نشسته اید که راز یزرگ این ماجرا همچنان منم و شما غافلانی بیش نیستید .
نویسنده در اولین اپیزود داستان دستش را برای ما رو کرده و از همان شروع ، آخر آخر شریت داستان را برایمان نمایش داده است . اما ما هنوز نیاز به فاصله گرفتن از این تصویر داریم .
جدال خیر و شر در داستان همچنان ادامه میابد و آشنایی ما هم با زوایای تاریک داستان بیشتر میشود .
در انتهای فصل سوم به نظر میرسد که جای خیر و شر عوض شده است . زمانی که جک به کیت میگوید که ما باید برگردیم ، تصور میکنیم که تا کنون درباره همه چیز اشتباه کرده بودیم . فلاش فوروارد استثنایی آخر فصل سوم برای اولین بار در داستان به ما نهیب میزند که به آنچه که دربرابرمان قرار گرفته اعتماد نکنیم و هر آنچه میبینیم را حقیقت نپنداریم . چهره مفلوک جک دائم و الخمر در بیرون جزیره آنهم در زمانی که لحظاتی قبل در جزیره شاهد شادمانی اش برای نجات همه هستیم ، ما را به شدت تکان میدهد .
در همین جاست که روال خیر و شر کاملا از دستمان خارج میشود و دیگر به قطعیت نمی توانیم بنجامین لاینوس را طرف شر داستان بدانیم .
داستان مرتب در حال تغییر کردن است و ما به عنوان بیننده مرتب با این تغییرات تغییر موضع میدهیم .
در اپیزود نهم فصل چهارم ، تصور میکنیم که دیگر طرف خیر و شر داستان مشخص شد .
زمانی که بنجامین لاینوس شبانه به دیدار چارلز ویدمور می رود و در میان صحبتهای آنها به این نتیجه میرسیم که ، خیر و شر داستان پیدا شد ، یا حداقل اگر خیر و شر مشخص نیست دو طرف دعوا را شناخته ایم .
اما ما هنوز هم محدودیم هنوز هم نمی توانیم تمامی این تصویر بزرگ را ببینیم . خیلی بخشهایش آشکار شده و خیلی از آن پیکسلهای درخشانش هویدا شده اند ، اما هنوز با آن زمانی که بفهمیم کلیت تصویر چیست فاصله داریم .
در فصل پنجم ماجرا رنگ و بویی دیگر به خود میگیرد و فاصله ما هم با تصویر بیشتر میشود و میتوانیم از دور تر نگاهی به بزرگی این تصویر کنیم . ماجرا در فصل ششم با فلاشهای زمانی ما را به عمق سالهای دور جزیره میبرد و ما را با تاریخ این محل اسرار آمیز بیشتر آشنا میکند .
در این میان است که متوجه میشویم که دیگر نباید چارلز ویدمور و یا بنجامین لاینوس ، خیر و یا شر مطلق باشد . به نظر میرسد که هنوز هم چیزی از ماجرا مشخص نیست .
زمانی که بنجامین اقدام به کشتن جان لاک میکند به نظر میرسد که توانسته ایم بفهمیم که بنجامین طرف خیر داستان نیست !!
اما واقعیت این هم نیست و باید صبر بیشتری داشت .
بلاخره به پایان فصل پنجم داستان میرسیم ، جایی که به نظر میرسد که سمت سیاه و سفید پیدا شده است و خیر و شر داستان در برابر هم قرار گرفته اند و شادی ما را از این اکتشافمان حدی نیست .
اما درست در لحظه پایانی فصل پنجم است که به نظر میرسد که شادی کودکانه مان از یافت قطبین داستان به درازا نکشیده است .
سمت خیر فرضی داستان در این بخش به دست سمت شر فرضی کشته میشود و باز ما را با معمایی جدید تنها میگذارد .
سوال بزرگ داستان همچنان باقیست ، بعد از این همه نمایش اخیار و اشرار ، بلاخره تکلیف خیر و شر داستان چه شد ؟
در فصل ششم باز بخشهای وسیع تری از منازعه خیر و شر و همچنین نتیجه منازعه خیر و شر را میبینیم .
به نظرمان می آید که تکلیف خیر و شر معلوم است و فقط باید بنشینیم و ببینیم که کدام یک برنده نهایی خواهند بود .
در این فصل به نظر میرسد که شر در برابرمان راه میرود و خیر هم …!!

در حال نزدیک شدن به پایان فصل ششم هستیم .
آیا به نظر شما ما در حال دیدن کلیت آن تصویر بزرگیم ؟
آیا کسی هست که بگوید که من میدانم که آن تصویر بزرگ چیست ؟

به نظر میرسد که همان طور که گفتم این جدال با تمام جدالهای شناخته شده خیر و شر تفاوت دارد .
چرا که نه خیرش خیر خیر است و نه شرش شر شر
خیریت و شریت به گونه ای در میان افراد ، موجودات و پدیده های این جزیره عجیب در گردش است و جدال خیر و شر جدالیست بی اتمام …
اکنون به آن اندازه که باید از تصویر فاصله گرفتیم که جزیره ای را بر روی این تصویر بزرگ تشخیص دهیم و شاید هم آنقدر فاصله گرفتیم که با عوارض زندگی افراد جزیره هم آشناتر شویم .
اما آیا آنقدر فاصله گرفتیم که بتوانیم چیزی خارج از این چهار چوب اسرار آمیز را در این تصویر بزرگ تشخیص دهیم ؟

مگر جدال خیر و شر منحصر به جزیره بود ؟
مگر جدال خیر و شر منحصر به شمال یا جنوب زمین بود ؟
مگر جدال خیر و شر منحصر به کره زمین است ؟

اگر به خیر معتقدیم و به شر ، باید خیلی بیشتر از چیزی که فکر میکنیم از این تصویر فاصله بگیریم .
به نظر میرسد که حتی اگر داستان خیر و شر در جزیره پایان پذیرد ، نمی توان گفت که ماجرای گمشده پایان یافته است .

ملاحظه بفرمائید …
اگر دود سیاه در جزیره بماند داستان میتواند ادامه داشته باشد و اگر نماند هم باز داستان میتواند ادامه داشته باشد .
اگر جزیره از یک سالی زیر آب رفته باشد داستان میتواند در بیرون ادامه داشته باشد و اگه هم در دنیای دیگری زیر آب نرفته باشد باز هم میتواند ادامه پیدا کند .
اگر همه افراد بمیرند داستان میتواند به واسطه آدمهای دنیای دیگر ادامه پیدا کند و اگه نمیرند باز هم میتواند وقایع ادامه دار دیگری را در بر بگیرند .
اگر خیر پیروز شود و شر شکست بخورد داستان میتواند برای عکسش ادامه پیدا کند و اگه شر پیروز شود باز هم به همین دلیل میتواند ادامه پیدا کند .
اگر دزموند بتواند همه افراد را دور هم جمع کند داستان میتواند باز ادامه داشته باشد و اگر هم نتواند همه را هوشیار کند و دور هم جمع کنه باز هم میتواند ادامه داشته باشد .
اگر …

اگرها و اماها در این میان بسیارند و آنچه که باید به آن فکر کرد اینست که آیا با پایان یافتن لاست در فصل ششم ، ماجرایی که سالها همه را درگیر خودش کرد هم به پایان خواهد رسید ؟
به نظر من لاست را تمام خواهند کرد ، اما ایده ای که ایجاد شده خود به خود غیر قابل اتمام است ، زیرا تصویری که سازنده در صدد نمایش آن است حتی پس از پایان هم کامل نخواهد شد .
زیرا سازنده هیچ گاه نمی تواند تصویر کاملی از جدال خیر و شر را در اختیار ما قرار دهد ، زیرا این تصویر تا دنیا دنیاست کامل نخواهد شد .

تا این جای کار از دید من ماجرا پایان یافته است . زیرا دیگر به پایه های علمی نمی توان برای پایان دادن به ماجرا متکی بود .
—————————————————————–
اما سوال اینجاست ، پس لاست چگونه پایان خواهد پذیرفت ؟

برای پاسخ به این سوال باید کاملا دیدی مذهبی و معتقد داشت .
اگر بتوانیم از این تصویر فاصله بیشتری بگیریم و از فاصله ای دورتر به این تصویر بنگریم و اگر آنقدر فاصله گرفته باشیم که بتوانیم تمام تصویر را ببینیم (که به نظر من برای هیچ کس حتی خود سازندگان هم ممکن است میسر نباشد‌) ، آنوقت تازه متوجه میشویم که معمای بزرگ لاست تصویر نیست .
معمای بزرگ اینست که این معما را دیدن تصویر از هر فاصله ای حل نمیکند و برای همین است که ما هر چه از لاست گذشته نتوانسته ایم معماهای آنرا در ذهن خود حلاجی و حل کنیم .
برای همین است که حل هر معمایی باعث ایجاد معمایی دیگر شده است .
برای حل این معما نیاز به کسی است که تصویر را نقش کرده
لاست مجموعه ایست با بنیادهای قوی مذهبی و در عین حال دستمایه های روز علمی .
اما مسلما برنده نهایی این جدال بخش اعتقادی داستان است .
پس عجیب نیست اگر فکر کنیم که در انتهای داستان این اجزا تصویر نیستند که تعیین کننده خواهند بود .
باید به دنبال تصویرگر بود !!

به قول حکیم عمر خیام :
قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین
میترسم از آنکه بانگ آید روزی
ای بی خبران ، ره نه آنست و نه این

در پایان امیدوارم که بتوانیم درباره ایده هایی که دوستان درباره پایان لاست دارند در این تاپیک به بحث و گفتگو بنشینیم .

فرخ . ف
سی ام فروردین ماه یکهزار و سیصد و هشتاد ونه

VN:R_U [1.9.20_1166]
Rating: 10.0/10 (1 vote cast)
پایان لاست و جدال نهایی خیر و شر !!!, ۱۰٫۰ out of 10 based on 1 rating

نوشته ای از Farrokh \\ tags:

نوشتن دیدگاه

شما باید برای ارسال نظر وارد سایت شده باشید سپس نظر خود را ارسال نمایید .

2 visitors online now
0 guests, 2 bots, 0 members
Max visitors today: 6 at 03:37 am IRST
This month: 27 at 11-05-2024 12:18 am IRST
This year: 76 at 02-01-2024 11:45 am IRST
All time: 194 at 01-11-2023 01:11 pm IRST