جولای 22

با سلام …
سرانجام پس از چند روز کارهای سازماندهی و فنی و گرافیکی، انجمن نقد و بررسی فیلم و سریالهای تلویزیونی با نام ثبت شده CinemaCenter.ir از امروز شروع به کار خواهد کرد. البته همچنان کارهای فنی ادامه دارد و در تلاشیم تا از جدیدترین و به روز ترین ابزارها برای ایجاد حداکثر کارایی در این انجمن بهره ببریم.
گروههای بنیادین سایت از پیش از آغاز به کار سایت، فعالیت خود را شروع کرده اند و بلافاصله پس از گشایش سایت با کارهای جدید نقد و بررسی در خدمت دوستان و علاقمندان خواهند بود.
برنامه ریزی های مختلفی برای هر چه جذاب تر شدن و هر چه پر محتوی بودن این انجمن در نظر گرفته شده که همه آنها در جهت پر کردن زمانهای شما به بهترین و پربارترین شکل تدوین شده اند.
انجمن با نسخه ۴٫۰٫۵ ویبولتن که تنها ۵ روز از ارائه آن میگذرد و بهترین نسخه سری ۴ ویبولتن محسوب میشود، شروع به کار میکند. کارهای گرافیکی سایت همه در جهت اهداف انجمن طراحی شده و امکانات جدید نصب شده بر روی این نسخه از جدیدترین و به روز شده ترین ابزارهای انجمنهای مبتنی بر ویبولتن میباشند، که لازم است از همه زحمات شبانه روزی پشتیبانی فنی سایت در این جا تشکر کنم.
آدرسهای دیگری نیز در حال اضافه شدن به آدرس اولیه CinemaCenter.ir است.

این انجمن همان طور که پیش از این نیز گفته شد از دو بخش تخصصی و غیر تخصصی تشکیل شده است. در بخش تخصصی آن به طور اختصاصی و ویژه به نقد و بررسی فیلمهای سینمایی ایران و جهان خواهیم پرداخت و در بخشهای جانبی که بی ارتباط به بخشهای اصلی هم نیستند، نیز به مباحث آزاد ادبی، طرح فیلم نامه ها، داستانها و مسائل تاریخی خواهیم پرداخت. اما هدف اصلی انجمن حرکت عمومی به سمت یک انجمن ویژه تحلیل و بررسی است.
به منظور رسیدن به این هدف کارهای بسیاری انجام شده و سعی شده تا جوانب کار در نظر گرفته شود. همه میدانیم که اداره کردن یک انجمن کار آسانی نیست. این کار هم دارای هزینه های سنگینی است و هم اینکه مسئولیتهای بسیاری را بر روی دوش متولی آن میگذارد.
تجربیات حضور در انجمنهای مختلف و بررسی آنها نشان میدهد که هیچ چیز به اندازه اختصاصی کار کردن و البته همدل بودن نمیتواند برای یک انجمن ارزش محسوب شود. با توجه فضای حاکم بر دنیای مجازی، اکنون میبایست که برای اداره یک انجمن بسیار مراقب بود و با چشم باز عمل کرد. تجربیات تلخ دیگر انجمنها را تکرار نکرد و تلاش کرد تا فضاهای صمیمانه واقعی ایجاد نمود. فضاهایی که سرمایه اصلی یک انجمن محسوب میشوند و پیشرفت و تعالی هر انجمنی را در پی خواهند داشت.
به این ترتیب و با این نگرش انجمنی جدید به مجموعه انجمنهای موجود در نت اضافه میگردد و امید است که این انجمن بتواند جایگاه ویژه خود را در فضای مجازی به دست آورد، جایگاهی که با توجه به حضور سایتهای مختلف در زمینه عرصه محصولات فرهنگی و ساخت محتوی به نظر میرسد همچنان ضعیف و مهجور مانده است.

اما در اینجا لازم میدانم که توضیحی کوتاه درباره آنچه اسباب جدایی من از گروه TvShow شد بدهم. این سوالی است که در این روزها خیلی از دوستان میپرسند و البته من همچنان سعی میکنم که پاسخ دادن به آن را معلق نگاه دارم زیرا حس میکنم که گفتگوی علنی در این باره قبل از هر چیز به تی وی شو ضربه خواهد زد و این چیزیست که هرگز به آن راضی نخواهم شد. ادامه مطلب …»

VN:R_U [1.9.20_1166]
Rating: 10.0/10 (1 vote cast)

نوشته ای از Farrokh \\ tags:

جولای 18

با سلام خدمت همه دوستان و بینندگان وبلاگ و تمام دوستانی که از طریق ایمیل و sms و پی ام پیگیر احوالات بنده بودند.
به هر حال سعی شد تا قبل از این که برنامه ای مشخص داشته باشم درباره آینده فعالیتهام صحبتی نکنم.
مدتی است که تمام فعالیتهای مختلف در باب نوشتن رو متوقف کرده ام.
نقد فیلم و سریال، یا حتی به روز رسانی سایت بررسی تاریخ، حتی نوشتن های گاه و بیگاه هم به حال توقف درآمده.
البته این حالت نمیتوانست به مدت زیاد ادامه پیدا کند، زیرا برای من نوشتن از ملزومات زندگی محسوب میشود.
به هر حال شرایط جدیدی برای فعالیت بوجود آمده، در یک مکان جدید و با یک گروه جدید و البته خیلی جدی تر…
با توجه به جستجوهایی که در چند ماه اخیر انجام شد و گفتگوهایی که با دوستان داشتیم، کمبود یک منبع نقد و بررسی اختصاصی فیلم و سریال در فضای نت کاملا محسوس است.
اکثریت مجموعه هایی که به این نوع فعالیت مشغول هستند، یا در حال کپی مطالب از روی منابع دیگر سایتها هستند و یا در حرفه ای ترین شکل به ترجمه متون لاتین اکتفا کرده اند. ناگفته نماند که در مطبوعات روزانه و ماهنامه های سینمایی نیز این ضعف کاملا به چشم میخورد.
با وجود داشتن تعداد وسیعی منتقد و تحلیلگر سینمایی اما تنها یک یا دو نشریه حرفه ای در این زمینه در حال فعالیت هستند.
مجله فیلم به عنوان دیتابیس بزرگ و ارزشمند تحلیلها و بررسی های سینمایی، شاید تنها مرجعی باشد که به صورت طبع شده در اختیار دوستداران سینما قرار میگیرد.
در مرحله بعدی نشریاتی نظیر فیلم نگار و دنیای تصویر هستند که بار این مسئولیت را تا کنون به دوش کشیده اند.
با بررسی دیگر نشریات به نظر میرسد که بزرگنمایی بیشتر بر روی چهره های سینمایی روز و بل اخص ایران است تا نگاه حرفه ای به فیلمها و سریالها…
این بود که سعی شد با دوستانی که در این زمینه صاحب نظر و حرفه ای تر بودند گفتگوهایی انجام شود و دیدگاههای دوستان نزدیکتر به عرصه سینما نیز در این باره مورد استفاده قرار گیرد.
برآیند آنچه که انجام شد، ایجاد یک مجموعه اختصاصی در این زمینه بود. مجموعه ای که بتواند نگرشی بخصوص به سینمای جهان و ایران داشته باشد.
در طی روزهایی که گذشت، تمام بررسی ها در خصوص ایجاد چنین فضایی انجام شد و با توجه به معلق ماندن فعالیتها در سایتی که تا کنون در آن فعالیت میشد، به نظر رسید که میتوان با یک گروه حرفه ای به سر منزل مقصود رسید.
به همین منظور تلاشهای مختلف دیگری صورت گرفت، چه از باب فنی و چه از باب محتوی، خوشبختانه پاسخ های امیدوار کننده ای نیز در این باب داشتم که، همه و همه تائید کننده این نکته بود که واقعا ایجاد چنین مجموعه ای در میان سایتهای ایرانی لازم و حیاتی است.
پایگاه اطلاع رسانی و نقد و بررسی فیلم در میان سایتهای ایرانی میتواند مخاطبان خاص خود را پیدا کند و این قابلیت را ایجاد کند که افراد غیر مجازی دنیای فیلم و سینما نیز محلی برای ارائه نظرات و فعالیت در غالب یک مجموعه منسجم و حرفه ای داشته باشند. ادامه مطلب …»

VN:R_U [1.9.20_1166]
Rating: 10.0/10 (3 votes cast)

نوشته ای از Farrokh \\ tags:

جولای 08

۳۳ سال پیش در چنین روز بی معنی ای مثل امروز من متولد شدم.
بسیار جالب است این بحث تولد، بسیار جالب است.
۳۳ سال گذشت و سخت هم گذشت!!!
هیچ تضمینی هم نیست که باقی مانده آن که قطعا کمتر از ۳۳ سال خواهد بود مثل آنچه گذشت نباشد.
کم کم وقتی به زندگی نگاه میکنم حسی جز نا امیدی نمیتوانم داشته باشم.
نا امیدی از همه دنیا و نا امیدی از همه آدمهاش و نا امیدی از خودم…نا امیدی محض!!!
اغلب اوقات من برای دیگران فرد امیدوار کننده ای هستم، اما برای خودم بی فایده به نظر میرسم.
نمی دانم که مقصر کیست!!
نمی دانم که اصلا مقصری هست یا نه!!
نمی دانم که اصولا جستجوی مقصر کار صحیحیست یا خیر!!!
تمام این ها در زمانی که در مملکت بلاتکلیفیها و نا امیدی ها گیر کرده باشی، پر رنگ تر به نظر میرسد.
در جایی که قلبها روز به روز از محبت خالی تر میگردد و کینه ها جای دوستی ها را میگیرد!!
همیشه از روز تولدم فراری بوده ام …
فراری از خودم!!
فراری از همه!!
فراری از دنیا!!
اما اصولا فرار هم بی فایده به نظر میرسد. آیا آدم میتواند از آنچه که هست فرار کند؟
من اصولا خواص بسیار مناسبی دارم برای سنگ صبور شدن، برای به درد دلهای مردم گوش دادن و رازهای آنها را به گور بردن. برای این که وقتی با افراد نا امید حرف میزنم حس میکنم که حس بهتری دارند و وقتی با آدمهای امیدوار صحبت میکنم، حس میکنم که امیدوارترند.
چه خوب… چه خجسته….چه بهتر ….
چه بهتر!!
گاهی به نظر میرسد که نقش اجتماعی ام در این روزگار کمی به وظایف خدا نزدیک شده. شاید بگویم یک پدر روحانی که همواره به اعترافات بندگان گنه کار گوش میکند و این در حالیست که خودش از غم مردم روز به روز غمگینتر میشود و مردم از صحبت با او روز به روز بهتر …

دیروز یکی از دوستان پس از یک سخنرانی یک ساعته در حالی که خیلی از صحبت با من خوشحال به نظر میرسید، گفت که بیا به مناسبت تولدت برایت فال حافظ بگیرم …
اصرارهای من در این که از این امر منصرف شود، کارساز نشد و …
این دوست من همیشه فال حافظ میگیره، واسه هر کاری میره سراغ جناب حافظ.
اما خیلی اوقات جواب ها با اونچه که در حال اتفاق افتادنه یکسان نیست.
گاهی به نظر میرسه که جناب حافظ هم با آدم چپ افتاده.
دوستم چند تا فال گرفت و تقریبا یکی از یکی بی معنی تر و نا امید کننده تر شد.
عاقبت دوستم نگاهی به من انداخت و فال حافظ را به کناری نهاد و جمله جالبی گفت : حافظا تو خود مانعی، از میان برخیز!!
گاهی اوقات همه چیز به بن بست و مشکل برخورد میکنه. گاهی اوقات هیچ کاری به اون نتیجه ای که لازمه نمی رسه.

به هر حال این پیش درآمد آغار ۳۳ سالگی من شد. ۳۳ سالگی ای که با شروعش بادهای نامساعد در سر زمین زندگی من وزیدن گرفت.
سالی که نکوست از بهارش پیداست. اما امسال به نظر میرسه که سال سی و سوم شمشیر را برای من از رو بسته است.
اتفاقات بد، اخبار بدتر و روزگار عجیب!!
چه نزاعی خواهد بود امسال!!!
اکنون باید همچنان ماند و زندگی کرد؟
باید همه چیز را همچنان تحمل کرد؟
باید سوخت و ساخت؟

به قول یک دوست : زندگی، همه عمر دویدن و به جایی نرسیدن…

VN:R_U [1.9.20_1166]
Rating: 10.0/10 (3 votes cast)

نوشته ای از Farrokh \\ tags:

جولای 05

همیشه همین طور تموم میشود!!!
آنهم درست وقتی که فکر میکنید همه چیز درست است و سر جای خودش قرار دارد!!
یکروز عباس منصوری، مرد بزرگ روزنامه اطلاعات و ایرانچاپ درگذشت.
همه فکر میکردند که بدون منصوری اطلاعات تعطیل خواهد شد و چرخش نخواهد چرخید.
منصوری حق بزرگی به گردن این روزنامه مهم کشور داشت. او مردی بود مدیر، دلسوز و محبوب.
کارهای او آنقدر اهمیت داشت که با درگذشتش، همه فکر کردند که سر رشته کارها از دست بازمانده ها بیرون خواهد رفت.
اما واقعیت همیشه چیز دیگریست!
اگر مدیری خوب کار کرده باشد و مجموعه تحت مدیریتش را خوب سازماندهی کرده باشد، هیچ گاه این مجموعه متوقف نخواهد شد.
سازماندهی اطلاعات در زمان منصوری چنین بود.
منصوری بنیادی را در ایرانچاپ نهاد که همچنان جوابگو و موفق است.
اطلاعات و ایرانچاپ به راه خود ادامه دادند و خوب هم ادامه دادند.
ایرانچاپ اکنون یکی از سه چاپخانه برزگ ایران است و روزنامه اطلاعات نقلش مشخص…

و اما بعد…
مدتی را در یک مجموعه فرهنگی و جذاب گذراندم….
نزدیک به یک سال با غمها و شادی های این مجموعه همراه بودم و از این گذران خوشدل .
تمام حرکات در این جا، محور یک سریال تلویزیونی زیبا و تکرار نشدنی بود که عامل اصلی کشش افراد به این مجموعه محسوب میشد.
اما موفقیت یک مجموعه همیشه متاثر از نوع مدیریت آن است. اجزای مجموعه زمانی میتوانند خوب و مثبت کار کنند که حضور و تاثیر یک مدیر دلسوز را بالای سر خود ببینند.
همه افراد با وجود چنین مدیری است که تلاش میکنند و سعی میکنند که سطح کار خود بالا ببرند و هر روز بیشتر و بهتر از روز قبل به کار ادامه دهند.
در سایه چنین مدیریتی است که میتوان پیشرفت کرد و میتوان موفق شد، چنان که مجموعه ای که من در آن فعالیت کردم در سایه حضور چنین مدیری به شرایطی مناسب برای کار و آرامش کاربرانش دست پیدا کرده  بود.
تصور میکنم که این مجموعه چنان چیده شده است که حتی در نبود مدیر ارشدش هم همه چیز روال منطقی خود را طی خواهد کرد و مشکل خاصی ایجاد نخواهد شد.
و این به خودی خود از قابلیتهای یک مدیر برتر است که روال را طوری قرار دهد که همه چیز همواره شناور و در جریان باشد. حتی بدون حضور خود او…
نقش مدیر در واقع حل شده در تک تک اعضای مجموعه است و موفقیت تک تک اجزای و به هم پیوستگی آنها وابسته به قابلیتهای ذهنی مدیر و توان برنامه ریزی اوست…
اما همیشه بی مهری ها و کارشکنی ها دلایلیست برای کنار رفتن چنین مدیرانی.
همیشه یادمان لاشد که عدالتمان در مورد این طور افراد به بیراهه نرود و همیشه یادمان باشد که این ما هستیم که نیارمند وجود چنین مدیرانی هستیم و نه ایشان نیازمند ما…
برای یک مدیر موفق و دلسوز همیشه خواستار فراوان است، اما در این بین ضرر را کسی میکند که نمی تواند چنین شخصی را در راس مجموعه اش حفظ کند.

دلیل نگارش این مطلب، ادای احترامیست به یک نوع مدیریت و یک مدیر و البته تشکریست از زحمات او …

به یاد یک جمله مشهور می افتم…

مدیر فرزانه ای است که راه را نشان می دهد، بدون این که سدمعبر کند. می درخشد، بدون این که خیره کند. تیز است، بدون این که ببرد. رازدار است و با محرکی کوچک از کوره درنمی رود. مدیریت مساوی اختیار است، نه قدرتمندی و جبار بودن …
مدیر فرزانه ای است که میدرخشد…

باید بگویم که مدیریت ایشان واقعا چنین بود.

خسته نباشی سرپرست عزیز…

VN:R_U [1.9.20_1166]
Rating: 10.0/10 (2 votes cast)

نوشته ای از Farrokh

ژوئن 23

ممکن است برای هر کسی پیش آمده باشد که گاهی احساس تناقض کرده باشد!!
موضوع نوع واکنش آدمهاست به اتفاقات یکسان…
با خیلی از موارد زیر معمولا روبرو می شویم و ممکن که درک درستی از آنها نداشته باشیم.
مثلا :
گاهی اوقات آدمها خوب به نظر میرسند اما ذاتا بد هستند…!!
گاهی اوقات بد به نظر میرسند اما ذات خوبی دارند …!!
و گاهی اوقات نه خوب به نظر میرسند و نه بد…!!.
آدمها یکروز به نعل میزنند و یکروز به میخ، گاهی اوقات حس می کنند که حوصله هیچ کاری را ندارند اما در همان لحظات هم توانایی انجام برخی از کارها را در خود احساس می کنند بدون آنکه هیچ توجیهی برای انجام غیر متعارف آنها داشته باشند!!
گاهی اوقات آدمها با چیزی موافقند اما در همان زمان هم حس می کنند که با همان چیز می توانند مخالف باشند!!!
شاید درست باشد که بگوییم آنها نمی توانند تصمیم بگیرند که با چه چیز موافق و با چه چیز مخالف هستند!!
چیزهایی به نظر آنها قشنگ می آید که در شرایط دیگر همان چیزها ممکن است اسباب آزارشان بشود.
گاهی ارزشها به کمترین درجه اهمیتش می رسند و ضد ارزشها اهمیت پیدا می کنند!!
در این حالت تعریف هر آدم از مفاهیم و عناصر ثابت مختلف میشود و برداشتی چند گانه پیدا می کند.
دلیل آن هم به همین ترتیب می تواند موارد مختلفی باشد. گاهی آدمها دچار تغییر حالاتی بنیادین می شوند.
ممکن است که یکروز گرم تابستانی چنین حسی به شما دست بدهد و یا از شدت سرما به چنین ورطه ای بیفتید…
ممکن است کسی که دوستش دارید باعث بشود که دچار چنین حالتی شوید به شکلی که باعث ایجاد یک انقلاب در درون شما گردد …
گاهی اوقات ممکن است یک دشمن باعث این تحول در شما شود، گاهی ممکن است که در طی یکشب همان دشمن در ذهنتان مبدل به یک دوست شود!!
گاهی اوقات ممکن است که فکر کنید خودتان نیستید، برای همین است که چنین رفتارهایی از شما سر زده است!!
واقعیت این است که شما درست فکر کرده اید. شما در اغلب اوقات خودتان نیستید. دقیقا باید گفت که شما تعریف مشخصی از خود ندارید.
رفتار شما الگو گرفته از همه چیزهایی است که به نظر شما خوشایند بوده است.
البته اشتباه نکنید، کسی شما را متهم نمی کند. این خود شما هستید که باید خود را سنجیده و نتیجه بگیرید که چگونه آدمی هستید.
معمولا نتایج چنین سنجشی کاملا طرفدارانه است. یعنی شما معمولا همه حقوق را برای خودتان منظور می کنید و طرف مقابل را محکوم می کنید.
به همین دلیل است که سنجش ما از خود – به این شکل – بی فایده خواهد بود. همچنین سنجش بقیه افراد هم در ابعاد دیگری همین نتیجه را دارد، آنها هم به سرعت می خواهند خودشان را با شما تطبیق دهند و از این هماهنگی نتیجه مورد نظر خود را گرفته و نتیجتا حس بهتری از روابط خود بدست آورند.
مقوله سنجش در کل کار پیچیده ایست، آنهم زمانی که معیارهای سنجش میتواند اینقدر دچار ناهمگونی و تردید و تغیر باشد.
هیچ شده با خود فکر کرده باشید که هوش و ذکاوت شما چه فایده ای برایتان دارد ؟
یا مثلا فرق آدم با هوش با یک آدم بی هوش و ذکاوت چه می تواند باشد؟!!

ادامه مطلب …»

VN:R_U [1.9.20_1166]
Rating: 10.0/10 (3 votes cast)

نوشته ای از Farrokh \\ tags:

ژوئن 18

یکی از دوستان هست که هر وقت میرم منزلشون, در زمان رفتنم از من خداحافظی نمیکنه.
به نظر این دوستم خداحافظی کار جالبی نیست. دوستم از من خیلی بزرگتره و آدم کاملا منطقی و دنیا دیده ایه و ایده های بکر و جالبی درباره دنیا داره.
تا حالا بیشتر از این چند کلمه ای که گفتم از دلیل این نظریه از دوستم چیزی ازش نپرسیده ام..
همیشه به نظرم میرسید که احتمالا دلیل خاصی داره و باید سعی کنم که خودم کشفش کنم و فکر میکردم که زمانی که کشفش کنم از کشف خودم حس بهتری دارم تا گفتن خودش..
از اولین برخوردهای من با این دوستم سالها میگذره, حالا دیگه حس میکنم که خیلی از دلایل روشنتر شده و خیلی از تجربیات خودم باعث شده که منم همون مدلی فکر کنم.
اما واقعیتش رو بخواهید, باید بگم که بعد از مدتها به نتیجه رسیدم که این مسئله یک چیز کاملا شخصی و اختصاصیه, یعنی ممکنه که خیلی از آدمها هیچ وقت به این نتیجه نرسند و البته نمیرسند!!
این که آدم حس کنه که بهتره هیچ وقت از افرادی که دوستشون داره و براش مهم هستند خداحافظی نکنه و این حس رو داشته باشه که هنوز همه چیز مثل شرایط قبل از خداحافظیه, به نظرم ایده جالبی میرسه.
گاهی اوقات با خداحافظی خاطرات خوب و جاری مبدل میشه به یک آرشیو قدیمی و طی یک قاعده ناگفته خود به خود در موردشون به شکلی فکر میکنید که کاملا کهنه به نظر میرسند.
گاهی به نظر میرسه که خداحافظی یک نقطه پایان ایجاد میکنه و یک سرفصل جدید…
حالا بعد از رسیدن به این سن, سعی میکنم که از آغازها استقبال کنم و در عین حال دنبال پایانها نباشم.
تصور میکنم که موندن یک مبلغ ۱۰۰۰ تومنی در ته یک حساب قدیمی بهتر از بستن اون حساب برای همیشه است.
ممکنه این مسئله برای کسانی که این نوشته رو میخونند هیچ مزیتی به نظر نرسه, اما در من یک حس خوب ایجاد میکنه, حس این که یک ارتباط همچنان باقیه و یک جریان, همچنان جاری …
خداحافظی به درستی, میتونه باعث بشه که یک داستان در جریان برای همیشه در ذهنم تموم بشه, به همین خاطر داستانهایی رو دوست دارم که به نظر میرسه هیچ وقت تموم نمیشن و میشه براشون ادامه در نظر گرفت.
حالا بعد از این مدت, زمانی که به خونه این دوستم میرم و زمانی که به جایی میرسیم که قرار از منزلش خارج بشم, با همه افراد اون خونه خداحافظی میکنم.
اما نه به اتاق دوستم برای خداحافظی میرم و نه اون میاد بیرون!!
از دید اون من همیشه هستم و هنوز تو خونه رو مبل نشستم و از دید من هم من همچنان رو همون مبل همیشگی نشستم و هستم!!
به نظر من تنها چیزهایی که میشه ازشون خداحافظی کرد, خاطرات هستند, بخصوص وقتی که خاطرات بد باشند.
خاطرات بد همیشه حس جاری بودن رو تو وجودم به چالش میکشند, برای همین سعی میکنم کمتر بهشون فکر کنم و بیشتر از اونها دور بشم.

یاد یک شعر می افتم …

شما ای خاطرات کهنه و آشفته و درهم, خداحافظ…
شما ای قصه های تلخ و دردآور, خداحافظ…
شما ای کهنه های رفته از یادم, خداحافظ…

VN:R_U [1.9.20_1166]
Rating: 10.0/10 (3 votes cast)

نوشته ای از Farrokh \\ tags: , ,

3 visitors online now
1 guests, 2 bots, 0 members
Max visitors today: 5 at 02:56 pm IRDT
This month: 18 at 04-23-2024 12:23 pm IRDT
This year: 76 at 02-01-2024 11:45 am IRST
All time: 194 at 01-11-2023 01:11 pm IRST