گروه نقد و بررسی فیلم و سریال تقدیم میکند.
با سلام خدمت همه دوستان و علاقمندان سریال زیبای لاست. پانزدهمین اپیزود از فصل ششم لاست در حالی به نمایش درآمد که پیشاپیش خودمان را آماده کرده بودیم تا با تاریخ این جزیره اسرار آمیز بیشتر آشنا شویم .
اتفاقات این اپیزود باعث شد تا من یکبار دیگر مجبور به خواندن کل کتاب آفرینش Genesis در کتاب عهد قدیم شوم. اما به نظرم به زحمتش می ارزید.
این اپیزود با محوریت گذشته جزیره و زندگی جیکوب, مادر و برادرش شکل گرفته است و با توجه به نمایشی که از این اتفاقات در برابر داریم میتوان به صراحت گفت که تحلیل این دیده ها کار آسانی نیست.
آنچه در این تحلیل می آید, صرفا یک تحلیل نیست و شاید بتوان گفت یک نوع برداشت شخصی از چیزهایی است که دیدیم و تا کنون با آن سرو کار داشتیم .
زمانی که این اپیزود را مشاهده میکنید باید فراموش کنید که قبلا لاست را دیده اید, زیرا ممکن است پیش فرض ذهنی ما درباره لاست باعث بشود تا نتوانیم اتفاقات پیش رویمان تا درست تجزیه و تحلیل کنیم .
نکته دیگر درباره این اپیزود این است که اپیزود آنسوی دریا خود به خود درهم پیچیده با یک نوع گرایش مذهبی مشخص است و چه بهتر آنکه قبل از خواندن این تحلیل و البته دیدن این اپیزود کمی درباره اعتقادات بنیادین ادیان مسیحی و یهودی تحقیق کرده باشید.
و اما تحلیل این اپیزود…
و خدا خشکی را زمین نامید و اجتماع آبها را دریا نامید. و خدا دید که نیکوست. (کتاب پیدایش بخش ۱ بند ۱۰)
خشکی و نجات
داستان این اپیزود ما را مستقیما وارد زندگی زنی میکند که از بازماندگان یک کشتی درهم شکسته است. با توجه به این که ما نه از پیشینه این زن اطلاعی داریم و نه اطلاعی از کشتی حامل, مشخص است که فهمیدن این موضوع که در چه زمانی به سرمیبریم اندکی سخت به نظر میرسد.
اما بدست آوردن حدود تاریخی غرق این کشتی زیاد مشکل نیست. خوشبختانه در این باره سازنده حدودا سعی کرده که ما را راهنمایی کند.
با صحنه هایی که در آب میبینیم و بقایایی که از کشتی در ساحل افتاده است میتوان چند نتیجه به دست آورد . این کشتی یک کشتی چوبی و بدون اتصالات فلزیست . اگر دقت کرده باشید در میان آب و همچنین کنار ساحل مقدار زیادی طناب دیده میشود که این حکایت از آشنایی افراد داخل کشتی با ریسندگی و بافندگی دارد . اما تقریبا از حضور میخ و پرچ در میان تخته های کشتی خبری نیست و یا کمتر مورد پرداخت قرار دارد .
به این ترتیب میتوان گفت که قطعات این کشتی بیشتر با طناب به یکدیگر متصل بوده و درنهایت با قیر اندود شدن برای سفر دریایی آماده شده است .
در میان اشیا دیگر که در کنار ساحل افتاده یک ظرف هم دیده میشود که میتوان آنرا مفرغی در نظر گرفت و یا سفالی, اما با توجه به این که من در لبه این ظرف نوعی قرشدگی دیدم تصورم این است که این ظرف از مس و یا مفرغ ساخته شده است. ادامه مطلب …»
آخرین دیدگاه های بلاگ