فرزند اشک
هنگامی که فتحعلی شاه به اشارات پنهان و آشکار درباریان، از ارسال آذوقه و مهمات برای سپاهیان عباس میرزا که در جنگ علیه روسها به فتوحات قابل ملاحظهیی دست یافته بودند، سر باز زد، سفیر وقت انگلیس در تهران، به لندن نوشت: «ایران هند نیست که محتاج ارسال لشگر باشد، اما درباریاناش آنقدر فاسدند که به پول سیاهی کشور را بر باد میدهند و البته شب را به راحتی سر بر بالین مینهند. شاه مملکت نه مناسب این مسند است نه مناسب خواهد شد. به عیش و عشرت مشغول است، اما برای دول غربی اینگونه بهتر است. فرزندش عباس میرزا البته شایسته است، اما اگر به پترزبورگ برسد، دیگر ایران از تسلط ما بیرون خواهد رفت، گرچه دشمنی قَدَر به ضعف بگراید، اما روسیهی قدرتمند از ایران قدرتمند بهتر است. لااقل ما و روسها حرف همدیگر را میفهمیم. تمام مساعی بنده این بوده که از پیروزی عباس میرزا پیشگیری کنم و مبالغ بسیاری هم خرج کردهام تا شاه را مهر پسر از دل بیرون رود. اثربخش بوده. سپاه عباس میرزا در حال شکست است. شایسته است که صدر اعظم وقت، با گوشزد خدمات انگلستان به روسها، دست آنان را از ولایت «افغان» کوتاه کند تا به تدبیر آن را از ایران جدا کنیم.» ادامه مطلب …»
آخرین دیدگاه های بلاگ